اعترافات هولناک مرد جوان که نامزدش را مُثله کرد
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۵۷۶۸۱
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، رسیدگی به این پرونده از ۲۹ بهمن سال ۹۴ با کشف تکههایی از بدن یک زن از سوی یک ضایعات جمع کن در یکی از سطلهای زباله در منطقه یوسف آباد تهران آغاز شد.
بیشتر بخوانید: شوهر صیغهای پس از ۳ سال دزد از آب درآمد!پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که ۲ دست و ۲ پای یک دختر جوان داخل کیسههای زباله انداخته شده است که با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه مأموران تحقیقات خود را برای یافتن سرنخی از هویت مقتول و شناسایی قاتل آغاز کردند.
در این میان زن میانسالی با مراجعه به اداره آگاهی عنوان کرد که ۲۴ ساعت قبل دخترش مهناز از خانه خارج شده و دیگر خبری از او ندارد.
وی در تشریح ماجرا گفت: مهناز صبح خیلی زود از خواب بیدار شد و به من گفت که با دوستانم قرار دارم تا به کوه برویم. اما دیگر برنگشت و تلفن همراهش هم خاموش شد. با هرکدام از دوستانش هم تماس گرفتم خبری از او نداشتند و ظاهراً قراری هم برای رفتن به کوه نگذاشته بودند.
پس از این گزارش مأموران مشخصات اعلام شده توسط زن میانسال را با تکههای جسد کشف شده مطابقت دادند و زن میانسال را برای آزمایش DNA به پزشکی قانونی فرستادند و کارشناسان این سازمان پس از بررسی و آزمایشهای لازم در گزارشی اعلام کردند که مقتول همان مهناز دختر ناپدید شده است.
دستگیری قاتلبا مشخص شدن هویت مقتول مأموران تحقیقات را از خانواده و نزدیکان او پی گرفتند تا اینکه به پسر جوانی که همراه پدر و مادر مقتول برای پیگیری موضوع به اداره آگاهی رفت و آمد میکرد و خود را نامزد مهناز معرفی کرده بود ظنین شدند. وقتی وی را تحت نظر قرار دادند پس از چند روز معلوم شد که تلفن همراه وی در نقطهای که آخرین بار تلفن همراه مقتول آنتن دهی داشته، روشن بوده است و به این ترتیب پسر جوان بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
وی در ابتدا سعی داشت خودش را بیگناه نشان دهد بنابراین گفت: صبح با مهناز بیرون بودیم که ۴ نفر به ما حمله کردند و ما را به داخل خانهای بردند و پس از خفه کردن مهناز قصد داشتند من را هم بکشند که توانستم فرار کنم.
اما در ادامه وقتی متوجه شد که مأموران اظهاراتش را باور نکردهاند و در مقابل مستندات پلیسی قرار گرفت به ناچار به قتل مهناز اعتراف کرد و در توضیح بیشتر گفت: من و مهناز باهم نامزد بودیم و صبح روز حادثه قرار بود که لباس بخریم. از آنجایی که هنوز مغازهها باز نکرده بودند باهم صبحانه خوردیم و همینطور که در خیابان میچرخیدیم به یکباره سر پسر جوانی که خواستگار سمج او بود بحث مان شد و مهناز هم بیمقدمه به مادرم فحاشی کرد.
از آنجایی که من روی مادرم حساسیت زیادی دارم همانطوری که رانندگی میکردم با دست جلوی دهانش را گرفتم و با دست دیگرم چند ثانیهای گلویش را فشار دادم که صورتش کبود شد و دیگر نفس نکشید.
ماشین را متوقف کردم خیلی ترسیده بودم هرکاری کردم دیدم نفس نمیکشد از ترسم به خانهای که در سمنان داشتم رفتم و به سختی او را به داخل خانه بردم و بعد چاقویی تهیه کردم و اجزای بدنش را مثله کردم و در کیسههای زباله انداختم و به تهران برگشتم و جسدش را در مناطق مختلف تهران داخل سطل زباله انداختم تا ردی از او باقی نماند.
با اعترافات صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی و پلیس و همینطور بازسازی صحنه جرم، پرونده تکمیل و برای متهم به اتهام قتل عمد و جنایت بر میت کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشتدر ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم در حالی که سرش را بلند نمیکرد به جایگاه رفت و گفت: من مهناز را دوست داشتم و میخواستیم با هم ازدواج کنیم. آن روز وقتی فهمیدم خواستگارش مدام مزاحم او میشود و او و خانوادهاش چند ماهی است که موضوع را از من پنهان کردهاند عصبانی شدم وقتی مهناز به مادرم فحاشی کرد من به یکباره از کوره در رفتم و دست به این کار زدم. میخواستم موضوع را به خانوادهاش بگویم اما ترسیدم حالا هم زندگیام نابود شد و شرمنده خانوادهاش شدم و از آنها میخواهم از گناهم بگذرند.
با پایان اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و بر اساس مستندات و مدرکهای موجود در پرونده وی را برای قتل عمد به قصاص با دریافت تفاضل دیه و برای جنایت بر میت به ۷۴ ضربه شلاق و پرداخت بیست صدم کامل دیه محکوم کردند.
با تأیید حکم از سوی دیوان عالی کشور پرونده به اجرای احکام رفت و در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته بود توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. بنابراین بار دیگر از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
در این جلسه متهم با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی و نخستین جلسه دادگاه از قضات خواست تا در حد امکان در مجازاتش تخفیف قائل شوند. پس از آن قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و وی را به ۱۰ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲۰ صدم دیه کامل محکوم کردند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1193860 برچسبها اخبار حوادثمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۵۷۶۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
به گزارش همشهری آنلاین، دیرباز بازیگران و هنرمندان بسیاری برای ادامه مسیر کاریشان از کشور مهاجرت کردند، عدهای هم کار حرفهای خود را در دیگر کشورها دنبال کردند؛ اما ارتباطشان را با میهنشان قطع نکردند؛ ۲ گروهی که حتما سرنوشت متفاوتی دارند.
جدایی از وطن اتفاقی است که نفسش ضرر است، حال اگر با ضرری دیگر همراه باشد شرایط مشخصی پیدا خواهد کرد.
هنرمندان بسیاری هم با هدفهای متفاوت مهاجرت کردهاند، عدهای بعد از مهاجرت، عداوت با وطن را هم انتخاب کردند و عدهای ارتباطشان را با خاکشان قطع نکردند.
به بهانه سخنان اخیر اشکان خطیبی، بازیگری که در ایران شرایط موفقی داشت و به گفته خودش بعد از مهاجرت «به همه چیز پشت پا زده است.» قصد داریم تا به مسیر بازیگرانی که فعالیت در دیگر کشورها را انتخاب کردهاند.
از اینجا رونده و از اونجا مونده؛ از بیماربری تا تاکسی اینترنتیبرای بازیگران یک نقش خاص آغازگر مسیر درخشش در آسمان هنر است، شاید اگر همین الان هم به چند بازیگر چهره فکر کنید به یادبیاورید که هرکدام با چه نقشی در ذهنها ماندگار شدهاند.
شاید یکی از ماندگارترینهای سینما و تلویزیون نقشی است که نه در ایران، بلکه در کشورهای منطقه هم ماندگار شده است؛ مختار ابن ابی عبید ثقفی، قهرمان تاریخی سریال مختارنامه. ماندگاری این سریال تا جایی است که تصویر فریبرز عربنیا را روی ضریح مختار در مسجد کوفه قرار داده است.
فریبرز عربنیا تمامی این اعتبار را رها کرد، به کانادا رفت و امروز راننده خودرو بیماربر است.همچنین تنها چند روز از اظهارات ارژنگ امیرفضلی بازیگر ایرانی بعد از مهاجرت به کانادا گذشته است، او که بازیگر نقش ماندگار مجموعه «سلام» بود، امروز راننده تاکسی اینترنتی در این کشور است.
رفتگان اغتشاشات سال گذشته، امیدی که خالی ماندن سالن نمایش ختم شداغتشاشات و ناامنیهای سال گذشته باعث شد تا برخی سلبریتیها به امید حمایتهای خارج از کشور مهاجرت کنند.
از این گروه خیلی حرفی از شرایطشان بیرون نیامد، اما چندی پیش اشکان خطیبی که بازیگری بهتری نسبت به باقی این افراد بود گفت که «از کارهایی که خارج از ایران انجام دادهام راضی نیستم.»
حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو ارجمند و احسان کرمی افرادی بودند که همزمان با اشکان خطیبی از کشور خارج شده بودند.
مهناز افشار، اخراج حتی از جمع اپوزوسیونمهناز افشار بعد از خروج از ایران به واسطه شرایط ملتهب آن زمان با کمک بخشی از افراد در یک برنامه استعدادیابی بهعنوان داور انتخاب شد، بعد از آن دیگر در رویداد هنری مشخصی حضور نداشته است.
اوج شرایط مهناز افشار جایی اتفاق افتاد که در یک تجمع توسط ایرانیان خارج از کشور و البته برخی از جامعه اپوزوسیون جمهوری اسلامی بیرون انداخته شد.
برزو ارجمند، بازی تنها در حد چند دقیقه رقصبرزو ارجمند با استفاده از اعتبار خانوادگیاش تبدیل به بازیگر معتبری در کشور شد، بازیگری که نام انوشیروان و البته داریوش ارجمند همیشه باعث میشد تا احترامش حفظ شود، هنوز هم به خاظر دارم نمایش ارس را که در نقش یکی از مرزبانان فداکار مرز ارس بازی میکرد.
امروز برزو ارجمد فعالیت هنریاش محدود شده به حضور در کنسرت خوانندههای خارج نشین تا شاید مخاطب صدایش کند و برزو کمی آن رقص معروفش را روی سن انجام دهد.
فرخنژاد، تنها یک مصاحبه و شرکت در فستیوال هنری با فیلمی که با حمایت وزارت ارشاد ساخته شده بودحمید فرخنژاد هم از روزی که ایران ترک کرد تنها در یک مصاحبه تلویزیونی جلوی دوربین رفته است، بازیگری که جز حلقه سلبریتیهای ایرانی بود و حالا مدتها است تجربهای در بازیگری ندارد.
البته فرخنژاد در یک فستیوال سینمایی در کانادا شرکت کرد، اما همین حضور او هم با فیلم «میجر» اتفاق افتاد، اثری سینمایی که با حمایت بنیاد فارابی ساخته شد تا فرخنژاد تنها عملکرد هنری بعد از مهاجرتش را هم از ایران داشته باشد.
نمایشی که مشترکا روی صحنه نرفت ...همه ظرفیت از ایران رفته در سال گذشته باهم یک نمایش را روی صحنه بردند، بازیگرانی که هرکدام سالن یک نمایش را در ایران پر از مخاطب میکردند، نمایششان بعد از چند اجرای محدود به دلیل عدم استقبال روی صحنه نرفت.
اتفاقی که سابقه داشت ...این آینده برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود، پیش از این هم بازیگرانی بودند که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند، رامسین کبرینی بازیگری که بعد از سریال ستایش چهره شد و بعد از خروج از ایران به دلیل نداشتن کار هنری به فعالیت دیگری روی آورد.
رابعه اسکویی هم دیگر بازیگری است که رفت و بعد از شکست به میهن بازگشت و امروز مقابل دوربین به ایفای نقش میپردازد.
کد خبر 847556 منبع: فارس برچسبها اغتشاش خبر مهم مهناز افشار بازیگران سینما و تلویزیون ایران مهاجرت چهرههای مشهور